نامه ی یزدانپرست خطاب به محسن چاوشی!
فهرست
نامه ی یزدانپرست خطاب به محسن چاوشی!
محمدرضا یزدانپرست بعد از انتشار تکآهنگ ( حسین ( ( ع ) به محسن چاوشی نامهای نوشت که در ادامه میخوانید :
محسنخان چاوشی! چه کسی اینگونه کمر به نابودی خودش میبندد؟!
کدام شورای شعر و موسیقی بدین متن فاجعه , مجوز انتشار داده است؟
شاعران آئینی و عاشورایی! چرا ساکتاید؟
محسنخان چاوشی! شمارا به احترام همین ماه محرم که به مناسبتش , آهنگ حسین ( ع ) را منتشر کردهاید سوگند می دهم با شعر , آن نیز شعر آئینی و عاشورایی چنین نکنید!
محسنخان چاوشی! پیداست تازه قافیه را تا حدودی یاد گرفتهاید ولی همچنان شعری ( !! ) که مثلاً سروده و خواندهاید , فاجعه است!
کمتر کسی را میتوان سراغ گرفت که اینگونه مجدانه و پرتلاش , کمر به نابودی خودش بسته باشد و تیشه بردارد تا ریشه خویش را بزند . لجبازیِ معناداری که در سرودن و شاعری کردن دارید , خاصه زمانی اصرار دارید آنان را بخوانید و نام خویش را به عنوان شاعر , پای آنان بنویسید , شاید باید مخاطب یا منتقد علاقهمند را آنقدر دلزده و دلآزرده کند که با خویش بگوید
( هنگامی اینگونه بر موضع اشتباهش پای میفشارد , قلم را زمین بگذار و نگو و ننویس! بیکاری؟ چه فایده؟ ( اما آنقدر در رابطه آنچه مینویسید و به عنوان شعر , منتشر میکنید , مینویسم تا جایی . . . روزی . . . زمانی . . . اثبات شود اینها از سرِ علاقه و جدی گرفتن شعر و ادبیات و خود شماست , حالا آنکه خوب می دانید مخاطبان و طرفداران جدی با چندین آهنگ پرتوپلای اخیر , چقدر از پیگیری شما , دلسردند و بیتعارف , بسیاریشان بیخیال شما شدهاند و با خود می گویند ( بگذار اینها را بخواند . بگذار خیال کند اینها شعر است . بگذار به اسم ( تجربه ( , هر لاطائلاتی را منتشر کند! (
برخلاف متن آهنگهای ( شرح الف ( و ( او ( که جدا از اشکالات متعدد نحوی و محتوایی و تالیفی و وزنی , در قافیه هم فاجعهبار بود , در نوشته آهنگ ( حسین ( ( ع ) پیداست دست کم قافیه را یاد گرفتهاید و تا حدودی رعایت کردهاید . معلوم است فهمیدهاید نفس و قفس و دادرس و نورس و . . . میتوانند قافیه شوند , البته فاجعه آنجاست که ( مزارِ خُلَّص ( ( !!! ) نیز با اینها قافیه شده! خداوکیلی یعنی چه؟
مزار خُلّص کجاست؟ در چه عوالمی کشفاش کردهاید و آن را ساختهاید؟ شوخی میکنید با ما؟ با جغرافیای عرفانی شوخی دارید؟ زبان پارسی و عربی برایتان بازیچه شده؟ توهمِ ( ترکیبسازی ( زدهاید؟ این مزار را در عالم لامکان دیدهاید؟ احدی پیش از تکثیر , از شما نپرسید این چیست؟ یعنی چه؟ ابدا کجا هست؟ میشود به آنجا رفت؟ یا این که خودتان صرفا میتوانید بروید؟ نکند منظورتان مزار خلاصشدن بوده؟ یا مزار پاک؟
اقای محسن چاوشی شروع نوشته از زبان امام حسین ( ع ) است خطاب به برادرشان یا برعکس؟!
( از دور , ندا داد برادر/ بردند سر و دست و تنم را/ بستند بهناحق , ره حق را/ کُشتند گلوی نفسم را ( . دست , یادآور رشادت و شهادت عباس ( ع ) است و گلو , یادآور اباعبدالله . بماند که بند اول قافیه ندارد ,
اما بند دوم ( دستی که بدادی به خدایت/ دستان خدا بود , بریدند/ آن دست ببُرّد سر هر را/ خشکانده همه کار و کسم را ) اصلاً مشخص و معلوم نیست گفتوگوی چه کسی با چه کسی است! ( آن دست ببُرّد سرِ هر را ( , یعنی چه؟ ( هر ( چیست؟ کدام دست , خشکانده همه کار و کس چه کسی را؟ مصرع آخر , اصلا مضمون و فحوای توهینآمیز دارد!
خلاصه عبارات بیمعنی در نوشته شما که با هیچ معیاری نمیتوان نام ( شعر ( بر آن نهاد , طبق معمول , فراوان و فراوان و فراوان است . مثلا ( آن ذبح , خیالش که بریدهست/ اما به زمین , هرزهی خود را ( یعنی چه؟ ( لبخند نیامد به لبانم/ از فتنه گردن به جرسها ( یعنی چه؟ ( رو ترش کنم اهل هوس را/ عباس بداند عبسم را ( یعنی چه؟
آقای محسن چاوشی ! نکنید! با خودتان اینگونه نکنید! با خودتان میکنید , بکنید , با شعر اینگونه نکنید!
شمارا به همین ماه محرم که به مناسبت شروعش , آهنگ حسین را منتشر کردهاید قسم می دهم با شعر , آن نیز با شعر آئینی و عاشورایی چنین نکنید! به شاعری عشق دارید؟ بسیار خوب , شعر سرا که شدید , شعرهایتان را بخوانید! شعرهای ناب عاشورایی و رضوی و علوی و فاطمی و . . . تا دلتان بخواهد داریم!
ولی از شما که دیگر ظاهراً نباید توقع خاصی داشته باشیم , ولی واقعا کدام شورای شعر و موسیقی بدین آهنگ که محتوایی عاشورایی دارد , با نوشته ترانهای تا این حد پُراشکال , بیمعنی , اهانتآمیز و سخیف , مجوز انتشار دادهاند؟ یک نفر جواب نمیدهد؟ نکند میدانید ( مزارِ خُلّص ( کجاست؟! به ما نیز بگوئید .